شاید كمی غیرمنطقی باشد اما با توجه به اعتراف لئوناردو بونوچی، آیا باید یكی از دلایل رفتن ستاره یووه در تابستان گذشته را به طنازیهای گاه و بیگاه او مرتبط دانست؟
وقتی در تابستان 2010 با پانزده و نیم میلیون یورو از باری به یووه آمد به اندازه حالا محبوب نبود. گاهی توپهایش به جای دفع شدن تبدیل به موقعیتی مناسب برای مهاجمین حریف میشد و در چند مورد نیز خودش كار را تمام میكرد و بوفون را وادار به واكنشهایی تماشایی میكرد. میزان توپ لو دادنش در زمین رفتهرفته زبانزد ستونهای طنز روزنامههای ورزشی ایتالیا شده بود. همه اینها در كنار روحیه طناز و بذلهگوی لئوناردو آماده بود تا او را تبدیل به یك اَتلیو لومباردوی دیگر در یووه كند. ابتدا در برخی از پیچهای استادیومِ خانگی صدای هو كردن او بعد از یك اشتباه به گوش میرسید. آمار گافها كه بیشتر شد، صدای سوتهای تیفوسیها نیز بیشتر میشد تا اینكه....
تا اینكه گائهتانو شیرهآیِ نسل جدید یووه (لقبی كه یكی از نشریات ایتالیایی بعد از نمایشهای بسیار خوبش در رقابتهای باشگاهی و ملی به او داده بود) با روحیه جنگنده، متعصب و تمرینات مستمرش آنقدر سریع در تركیب یووه جا افتاد كه سرمربی وقت ایتالیا چارهای جز دعوتش به تیم ملی نداشت. هرچند سیر پیشرفت بونوچی تا تبدیل شدن او به عنوان یكی از ستونهای یووه و تیم ملی امتداد یافت، اما وقتی تابستان گذشته و حتی این تابستان برخی از باشگاههای مهم اروپایی درصدد شكار او برآمدند دیگر كمتر كسی در سكوها به درخشش و بزرگی او تردید داشت هرچند هنوز هم گاهی از تماشاگرنماها همچنان نوایِ سوت سوتكبازیشان به گوش میرسد.
در مصاحبه مفصل شبكه تلویزیونی اسكای ایتالیا با لئوناردو بونوچی، ضمن وجود گفتگویی مطول در مورد تمام روزهایی كه او در یووه داشته، بخشی نیز به همین رفتارهای نهچندان اخلاقی برخی از شبه تماشاگران و البته یك مورد جالب ویژه میان او و آرتورو ویدال بازیكن فعلی بایرن مونیخ پرداخته شده است كه نقلش چندان خالی از لطف نیست:
سوتها و هو كردنها در استادیوم؟ من خیلی به آنها عادت كردهام. گاهی وقتی در یوونتوس همه چیز به خوبی پیش نمیرفت، سوت و كفهای چهل هزار نفری تماشاگران در استادیوم در انتظارم بود.
بونوچی اما این روزها دیگر به اینگونه تحركات وقعی نمیگذارد و سعی میكند تمام حواس خود را به بازیاش بدهد:
این روزها كفزدن نیز به سوتزدن و هو كردنها اضافه شدهاند اما من دیگر یاد گرفتهام كه به هیچ چیزی جز بازیام توجه نكنم.
اما پر سر و صدا ترین بخش این مصاحبه كه در اكثر سایتهای خبری ایتالیایی و انگلیسی زبان بازنشر شده به رونمایی رابطهای عجیب میان او و آرتورو ویدال اختصاص یافته است؛ جائیكه بونوچی آرتورو ویدال هافبك سابق یووه را سوژه خنده! موردعلاقهاش در یوونتوس خطاب میكند.
مدافع میانی یووه با اشاره به خروج ستاره شیلیایی یوونتوس كه تابستان گذشته تورین را به مقصد مونیخ ترك كرد، گفت:
قطعاً آرتورو خیلی خوشحال است كه دیگر اینجا نیست تا بتوانم سر به سرش بگذارم و جكهای بیشتری در موردش بسازم!
اینجاست كه بونوچی در ادامه دست به اعترافی جالب توجه میزند و میگوید:
من همیشه به عنوان یكی از كسانی در یووه با همه شوخی میكند و جكهای زیادی میسازد معروف بودم تا اینكه قربانی مورد علاقهام (ویدال) به یووه آمد.
اما از روزهای شیطنتآمیز لئوناردو با قربانیاش این روزها در غیاب ویدال تنها خاطرهای بیش نمانده:
حالا او دیگر اینجا نیست و شاید خوشحال باشد كه قسر درفته. واقعیت این است كه من شخصیت اول گیردادنهایم را از دست دادهام.
مدافع ثابت تیم ملی ایتالیا به همین جا بسنده نكرده و در مقابل اصرار مصاحبهكننده اسكای یكی از خاطرات بامزهشان را نیز تعریف كرده است:
ما در مورد همه چیز شوخی میكردیم. مثلاً یكبار من در یكی از هتلهای محل اقامتمان رختخواب او را جمع كردم و آنها را بیرون از اتاق انداختم. او كه به خاطر فشار تمرینات بسیار خسته بود وقتی وارد اتاق شد، من را در حال خواب دید و تختش را بدون تشك و ملافه!. بعد چند ثانیهای تعجب، در سكوت و تاریكیِ اتاق، جستجویش را شروع كرد. چند لحظه بعد ابتدا تشكاش را روی بالكن و سپس ملافههایش را روی دیوار و بالكن اتاقهای دیگر پیدا كرد. (خنده بونوچی)
با شنیدن حرفهای بونوچی ممكن است دلمان برای ویدال نگونبخت كمی بسوزد. شاید فكر كنید رفتنش از یووه بتواند التیامی بر زجرهایی باشد كه بونوچی به شوخی به او هدیه كرد و حتی آنها را در این انتقال موثر بدانید (هرچند این گمانی شوخطبعانه بیش نخواهد بود) اما نه وقتی كه این جمله را از لئوناردو بشنوید:
شاید فكر كنید او حالا كه به بایرن رفته تمام راههای ارتباطی را مسدود كرده و كاملاً از شرّ من خلاص شده، اما اجازه بدهید برای اولین بار فاش كنم كه ما هنوز در whatsApp با هم حرف میزنیم. من قربانیام را به همین راحتیها از دست نخواهم داد.
اكنون شايد بهترين زمان براي پاسخ به پرسش ابتدايي است. جواب اين سوال ژورناليستي و طنز قطعاً "نهً" است اما وجود روحيه شاد و داشتن رابطههايي دوستانه و صميمي ميان اعضاي تيم، يكي از اصليترين رموز موفقت يووه در فصول گذشته است. واقعيتي كه بونوچي در مصاحبهاش با اسكاي نيز بر آن صحه گذاشته است.